تاریخچه چرم در دوره پهلوی

charmilux.com

مطالعه و بررسی صنعت چرم در دوره پهلوی با محدودیت منابع روبروست. از این روی ، آگاهی‌های موجود در این باره عمدتاً مبتنی بر اسناد مربوط به صنوف مرتبط با صنعت چرم سازی است. از جمله اصنافی که با صنف دباغان همکاری داشتند صنف کفاشان بودند به طوری که بر پایه اسناد موجود نماینده این صنف در سال ۱۳۰۴ ش طی عرض حالی به اداره حکومت اصفهان از صنف دباغ به علت توزیع نامناسب مواد اولیه ( پوست )  شکایت کرد.

بر پایه سند دیگری در اوایل حکومت پهلوی ۱۲ نفر از نمایندگان صنف ارسی‌دوز اصفهان شکایتی را به اداره حکومت (حاکم اصفهان در آن تاریخ محتشم الدوله بود) و اداره بلدیه اصفهان نوشته‌اند. محتوای این شکایت گویای چندین مطلب تاریخی است از جمله قراردادی که به صورت سالیانه بین اصناف دباغ و اصنافی چون کفش‌دوزان و ارسی‌دوزان به منظور تهیه و تحویل پوست بسته می‌شده است. نکته دیگر دغدغه‌های دباغان اصفهان از کمبود پوست و کم کاری قصاب خانه در تحویل پوست به آنهاست. در این زمینه موضوع مهمی که باید به آن اشاره کرد حضور دلالان و تجار به منظور خرید و فروش پوست است که مانع جدی نرسیدن پوست کافی به اصناف مربوطه‌ می‌شده و اسباب بیکاری و تعطیلی دکاکین آنها را فراهم‌ می‌کرده است. این موضوع اخیر در شکایت جمعی از دباغان اصفهان از جمله حیدر علی اصفهانی، استاد عبدالکریم، حاج علی، مشهدی نور علی و مشهدی حسن آمده است.

ضمناً اداره بلدیه مسئول نظارت بر قراردادهای بسته شده بین این اصناف به ویژه در موارد تخلف بود.

اما خارج از اصناف مرتبط با دباغان ظاهراً اقشار متعدد و به ویژه صاحبان مشاغل دولتی در اصفهان نیز چه در عصر قاجار و چه در عصر پهلوی در زمینه تولید و توزیع پوست دباغی شده و چرم ساخته شده دخالت و بروز مشکل‌ می‌نمودند. چنان که طبق آثار ثبت شده در دفتر کلانتر، دفتر ظل السلطان در عصر قاجار مسئولیت تهیه پوست شهر اصفهان و چهار بلوک آن فقط به حضرات دباغ واگذار شده است. دو نفر کلیچه دوز به نام‌های مشهدی عباس و حاج ابوالحسن اصفهانی در اواخر دوران قاجار و حتی در اوایل حکومت پهلوی در اصفهان در زمینه توزیع و تولید چرم اسباب اعتراض سایر اصناف را فراهم نمودند.

این موضوع سبب نامه نگاری و شکایات متعدد به اداره حکومت اصفهان گردید. حتی کار اعتراض بالا گرفته و باعث اجتماع اصناف دوزنده نزدیک اداره حکومتی اصفهان شد. اعتراض کنندگان تقاضا داشتند تا پوست قصاب خانه‌های اصفهان به ۱۰ عدد از دباغی‌های مطرح داده شود و آنها نیز چرم مورد نیاز را بین اصناف عادلانه توزیع نمایند. این موضوع به دلیل دخالت این دو نفر کلیچه دوز به سرانجام نرسید و اعتراضات بعدی را در پی داشت. در عصر قاجار انجمن‌های ولایتی در نحوه ارتباط و تعامل با یکدیگر دخالت مستقیم داشتند، چنان که در مورد مذکور هم طی قراردادی با مرحوم حاج ملک التجار اصفهانی تولید و توزیع چرم اصفهان را صرفاً حق دباغان دانسته‌اند.

مورد مذکور در طی سند دیگر با مشارکت نمایندگان صنف بنیچه دوز، نمایندهٔ بلدیه ، نمایندگان اصناف کفش‌دوز ، گیوه‌دوز ، ارسی‌دوز و نمایندگان صنف قصاب و صنف دباغ اصفهان در مورخهٔ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۰۱ بررسی شد. نتیجه مذاکره تولید روزانه ۳۰۰ تخته پوست دباغی شده و چرم آماده توسط صنف قصابان و دباغان گردید که باید ۱۰۰ عدد آن را به صنف ارسی‌دوز ، ۵۰ عدد آن را به صنف گیوه‌دوز و مابقی را بین سایر اصناف تقسیم نمایند. آن‌گونه که اشاره شد اصناف با دباغی‌های اصفهان قراردادی منوط به تحویل چرم‌ می‌نوشتند. دباغی شهر اصفهان و دباغی های بلوکات آن که چهار بلوک بودند جوابگوی تقاضاهای چرم محدودهٔ جغرافیایی مربوط به خود بودند. در قراردادی که بین این دو بسته‌ می‌شد این مطلب که نوع چرم درخواستی از سوی اصناف و این که پوست بره باشد یا پوست دیگر نیز قید‌ می‌شد. در حین قرارداد هم اگر اصناف کلاه‌دوز و غیره نیاز به پوست خاصی داشتند باید به اطلاع دباغ‌ می‌رساندند.

با ازدیاد شکایات اصناف و بروز اشکالاتی در خرید و فروش چرم صنف چرم سازان و دباغان اصفهان در طی قراردادی بین خود نمایندگانی را معرفی کردند که هم در خصوص تأمین مواد اولیهٔ دباغان و هم در خصوص تأمین چرم مورد نیاز اصناف چرم کار جواب گو باشند. اسامی نمایندگان مذکور آقا میرزا حسن، آقا میرزا حسین و مشهدی حسین اصفهانی بود. که در سال ۱۳۰۴هجری شمسی به این سمت انتخاب شدند. همین نمایندگان طبق سند موجود دیگر در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۰۴ش در محل اداره جلیله حکومتی اصفهان حاضر شده و از طرف صنف دباغ متعهد گردیدند که در هر روز ۳۰۰ عدد پوست قصاب خانه شهر را از حضرات قصاب تحویل گرفته و بدون حیف و میل و بعد از پرداختن آنها تحویل صنف دوزنده و مابقی اصناف بدهند. همچنین مقرر گردید که در هر ماه وجه پوست را ۱۵ روز قبل به صنف قصاب تحویل دهند. این التزام‌ها دارای مدت زمان مشخصی بوده و بعد از اتمام مدت التزام از سوی اداره حکومتی اصفهان تمدید‌ می‌شده است.

وجود چنین اسنادی نشان دهنده اهمیت چرم و چرم‌سازی در اصفهان عصر قاجار و پهلوی است، چرا که چرم مواد اولیه بسیاری از محصولات از قبیل کیف، کفش، لباسی، زین، جلد کتاب و … را تشکیل می‌داد. مطلب دیگر این که چرم از ماندگاری بیشتر و بهتری برخوردار بود و در داخل کشور به راحتی تولید و در دسترس قرار‌ می‌گرفت. ذکر این مطلب نیز حائز اهمیت است که در آن زمان هنوز تولیدات و مواد اولیه شیمیایی و مصنوعی نظیر پلاستیک و مقوا به تولید انبوه نرسیده بود. به همین دلیل‌ می‌توان این گونه استدلال نمود که چرم در این دوران دارای بیشترین کاربرد در مصارف خانگی و صنعتی بوده است و به تدریج جای خود را به دیگر مواد داد.

آن‌گونه که اشاره شد در اصفهان دوران قاجار و پهلوی صنف دباغ به دو دسته عمده دباغ شهری و دباغ سدهی (روستایی) تقسیم‌ می‌شدند. مطابق قانون صنفی و معمول سنواتی شهر اصفهان تمام قصبات شهر، بلوک نصرآباد و کارلادان، بلوک برز رود، بلوک جی و رنان مختص دباغ شهری است و سایر بلوکات اصفهان مربوط به دباغ سدهی‌ می‌شد. طبق این تقسیم‌بندی نواحی مربوطه حق تقاضای چرم و دخالت در سایر امور یکدیگر را نداشتند.

بخشی از اسناد موجود مربوط به صدور حکم از سوی کلانتر اصناف به دباغ های اصفهان و اصناف مرتبط با آنها‌ می‌شد و اصناف مذکور موظف بودند با مهر و امضای شخصی حکم کلانتر را تصدیق نمایند چنان که حکمی از سوی دفتر حکومت اصفهان با مضمون تحویل به موقع پوست به دباغ‌ها صادر شده است و نمایندگان اصناف متعدد با عبارات و سجع‌های «اطاعت‌ می‌شود» صحت اجرای آن را ضمانت کرده‌اند.

در تجارت چرم روس‌ها هم دخالت زیادی داشتند چنان که صنف دباغان از این موضوع شاکی بوده و شکایت خود را در سال ۱۳۰۹هجری شمسی به ریاست وزرا نوشتند. به این ترتیب‌ می‌توان نتیجه گرفت که چرم ایران به مصارف خارجی نیز‌ می‌رسیده است، ولی به هر صورت کمبود چرم و نیاز زیاد جامعه قاجار و پهلوی به این ماده اولیه باعث بروز شکایات متعددی‌ می‌گردیده است. تجار زرتشتی تبعه داخله و خارجه بعد از جنگ جهانی اول صنعت دباغی را ترویج و به تجارت پوست و چرم و پشم مشغول شدند که مقصد فروش آنها نیز بیشتر کشور روسیه (شوروی سابق) بوده است. دلالان نیز در این دوران نقش مهمی در عرضه پوست و چرم بین کمپانی‌های خارجی داشتند.

ارتباط بین زارعان و دباغان نیز حائز نکات تاریخی متعددی است، چرا که اغلب آبی که مورد نیاز زارعان بود توسط دباغان و با آهک و نمکی که توسط آنها وارد آب می‌شد، آلوده‌ می‌گردید. این کار باعث آسیب رساندن به محصولات کشاورزی شده و بروز امراضی را در پی داشت به همین سبب اکثر چرم سازان کارخانجات خود را خارج از محدوده شهری تأسیس می‌کردند.

Luxury Leather Iran وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×